جــزیـره خــضـــراء

❀آیت الله بهجت: جزیره خضراء در حقیقت قلب مؤمنی است که به یاد مولایش همیشه سبز وامیدوار باشد.❀

جــزیـره خــضـــراء

❀آیت الله بهجت: جزیره خضراء در حقیقت قلب مؤمنی است که به یاد مولایش همیشه سبز وامیدوار باشد.❀

جــزیـره خــضـــراء

امام صادق علیه السلام:
صاحب امر را غیبتی
است که سختی حفظ دین
در آن زمان به سختی کشیدن
دست روی شاخه پـر از خـار است.
_________________________
امام رضا علیه السلام:
در زمان غیبت مهدی
کســی بـر دینش ثابـت
نمی ماند مگر افراد خاصی که
خداوند عهد و میثاق آنها را بر ولایت
ما گرفته و ایمــان را در دلشان نوشته
و آن را با روح عظمت خود تأیید کرده است.
__________________________
امام حسن عسکری علیه السلام:
به خدا آن چنان از
دیده ها غایب می شود
که از هلاکت نجات نمی یابد
جز کسی که خدا او را در اعتقاد
به امامت او ثابت و استوار نگه دارد
و برای دعا به تعجیل فـرج توفیق دهد.

نویسنده

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

حضرت آقای علامه قزوینی در کتاب ریاض القدس بعد از چندی گفت و گو در رابطه با صبر حضرت سیدالشهداء (ع) برای خاتمه ی سخن این طور به نوشتن روضه می پردازد :

جــزیـره خــضـــراء

جان همه عالم به قربان صبرت ای پسر فاطمه جانهای شیعیان به فدای تحمل و شکیبائیت صبری کردی که ملائک عالم بالا را تعجب آوردی لقد عجبت من صبرک ملائکه السماوات ای شیعه ملائکه دیدند صبر حضرت را و تعجب کردند تو بیا بشنو در چه حالت صبر کرده تا ببینم از گریه صبر داری که من از حالت تو تعجب کنم لا والله دشمن نتوانست صبر کند چه جای صبر شیعه درحالی که امام تشنه کام من و تو :

مُلقی علی الثّری به روی خاک افتاده

فی الرّمضا یعنی روی ریگهای گرم افتاده ( درست تصور حالتش بنما)

مُجرّح الاعضاء بدن از سر تا به پا مجروح شده

بسهامٍ لا یخضی و لا تعّد یعنی از کثرت تیر جسد سوراخ سوراخ شده

مقطّرُ الهامّه یعنی سر شکافته

مکسورُ الجبینه پیشانی از ضرب سنگ شکسته شده

مرضوضُ الصّدر یعنی سینه از ضرب چکمه و یا سم مرکب خورده شده

مثقوُبُ الضّد من ذی ثلث دل و جگر سوراخ شد از آن صاحب سه شعبه

سهمٌ فی نحره یعنی یک تیر به گلو نشسته و

سهمٌ فی حَنَکه تیر دیگر به حنک فرو رفت

سهمٌ فی حلقه یعنی تیر دیگر به حلقوم مبارکش جای گرفته

اللسّان مجروح من اللوّک یعنی زبان قرآن خوانش از زیاد بی حرکت خشکیده بسکه به دندانها خورده همه مجروح شده

الکبدُ محترق جگر داغدارش سوخته

والشفاه یا بستهٌ من الظلمائه یعنی لبها از تشنگی مثل دو چوب خشکیده

القلبُ محروق من ملاحظه الشهداء فی اطرافه قلب مبارکش بریان شده به واسطه نظر کردن به اجساد قطعه قطعه شهدائی که در اطرافش به جا افتاده

و مکسور من ملاحظه العیال فی الطرف الاخر هماندل بریان و سوزان شکسته شده از ملاحظه کردن به سوی اهل و عیال و یلان سرگردان از طرف دیگر

والکفّ مقطوعٌ من ضربه ذرعه بن شریک کف دستی که حایل کرده بود و پیش صورت نگاه داشته بود از ضرب شمشیر ذرعه ابن شریک قطع شده

الرُّ مح فی الخاصره نیزه سنان پهلو را دریده

مخضَّبُ اللحیه محاسن غرقه خون شده

به گوش صدای ضجه اهل و عیال می شنید و به چشم کشته ها را روی هم پشته میدید فحش و دشنام می شنید از هر طرف برقابرق شمشیر میدید با این همه مصیبت صبر کرد و عجز نیاورد بلکه شکر و تحمل نمود و می فرمود:

صبراً علی بلائک رضاً علی قضائک لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین

جــزیـره خــضـــراء

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانون روضه

امام حسین علیه السلام فرمودند:

مردم بردگان دنیا هستند

و دین لقمه کوچکی ست که آن را در دهان می چرخانند

حول آن می چرخند مادامی که زندگیشان جریان دارد پس زمانی که

بوسیله بلا محک زده شوند

دین داران اندک اند.